سلام عزیزانم .
گفته بودند سال 98 سال سختی و فشارهای اقتصادیست و مردم همه در تنگناهای معیشتی قرار می گیرند ولی فکر نمی کردم و نمی کردیم که با بارش نعمت باران در این سالهای خشکسالی زمین،(که قطعا" نعمت محسوب میشه) گرفتار مصیبت و بلا شویم .
این تقصیر باران نیست ، تقصیر بارش بی وقفه ی ابرهای مهربان نیست این نتیجه ی نابخردی مسئولین مملکته .
اصلا " چرا دلشون بحال من و شما بسوزه ؟؟
اکثرا" دو یا حتی چند تابعیتی هستند و الان خارج از کشور پیش خانواده هاشون دارن خوش می گذرونند حالا اینجا رو آب برد که برد .
درجایی که باید برای باریدن این همه برکت از آسمان جشن و پایکوبی راه بندازیم ، ماتم ازدست دادن خانه و کاشانه و جون هم وطنانمون رو گرفتیم .
نمی دونم چی بگم قرار نبود همچین پستی بنویسم می خواستم با همون انرژی و شور و نشاطی که به استقبال بهار امسال رفتم ، پست سفر به کردستان زیبا رو براتون بذارم .
شاید یکمی از خشم و بغضم کم بشه بعد بنویسم .شاید فردااا
سال نفرین شده در قرن مصیبت یعنی :
"هی زمستان برود ، باز زمستان برسد"
راستی کاسه کوچولوهای هفت سین رو با شونه ی تخم مرغ درست کردم .
دوستتون دارم
درباره این سایت